ریپل و استلار هر دو میخواهند سیستم های پرداخت مالی جهانی را عوض کنند حتی اگر از دو روش کاملاً متفاوت استفاده میکنند. ریپل با بانک ها و موسسات مالی همکاری نزدیک دارد، در حالی که استلار در سطح پایه بیشتری کار میکند. در این راهنما، ما قصد داریم نگاه دقیق تری به نحوه کار ریپل و استلار داشته باشیم.
ریپل و استلار: مختصری از تاریخچه
از لحاظ ظاهری، ریپل ( XRP ) و استلار هر دو پروژه های بسیار مشابهی هستند زیرا هر دو میخواهند پرداخت های مرزی را مختل کنند. با این حال، هنگامی که نگاه عمیق تری به پروژه ها میاندازید، تفاوت ها را میبینید. تاریخچه این دو پروژه نیز به هم گره خورده است.
جد مک کالیب یکی از مشهورترین چهره ها در ارزهای دیجیتال است زیرا وی بنیانگذار ۳ پروژه بسیار معروف است. در سال ۲۰۰۶، او صرافی Mt. Gox را تأسیس کرد، زیرا به گفته خودش او راهی برای بدست آوردن بیت کوین (BTC) بیشتر میخواست. وی سرانجام آن را به مارک کارپلس فروخت، که سومدیریت او یکی از بزرگترین بحران های تاریخ بازار دیجیتال را به وجود آورد.
در ماه مه ۲۰۱۱، McCaleb، ریپل را تاسیس کرد، یک سیستم پرداخت برون مرزی که یک سیستم برون مرزی غیرمتمرکز را بدون وابستگی به استخراج امکان پذیر میکند. با این حال، همه چیز به سرعت بین مک کالب و ریپل بهم خورد. او فهمید که بین دو طرف سوتفاهم اساسی وجود دارد که همان بازخرید گذشته بود. در سال ۲۰۱۴، همراه با جویس کیم، آن ها از پروتکل Ripple جدا شدند و بنیاد توسعه استلار را تأسیس کردند. از آن زمان، استلار روز به روز رشد زیادی کرده است.
مقایسه Ripple و Stellar در یک نگاه
در ابتدا نگاهی به ارز محبوب ریپل یا همان XRP میندازیم.
ریپل
نکات مهم
- مه ۲۰۱۱: جد مک کالب و کریس لارسن شرکتی را در پشت پروتکل Ripple پیدا کردند، که OpenCoin نام داشت.
- ۲۰۱۲: ریپل منتشر شد.
- ۲۰۱۴: جد McCaleb برای تشکیل پروتکل Stellar از Ripple انشعاب گرفت.
- آوریل ۲۰۱۵: برد گارلینگهاوس به عنوان مدیرعامل ریپل به گروه پیوست.
- آوریل ۲۰۱۵: دفاتر Ripple در سیدنی افتتاح شدند.
- مارس ۲۰۱۶: دفاتر کار در لندن آغاز به کار کردند.
- مه ۲۰۱۶: Santander اولین بانک انگلیس است که از Ripple برای پرداخت های برون مرزی استفاده میکند.
Stellar
- ۲۰۱۴: Jed McCaleb شبکه Stellar را راه اندازی کرد.
- آگوست ۲۰۱۴: Mercado بیت کوین، اولین صرافی بیت کوین برزیلی، اعلام کرد که از شبکه Stellar حمایت میکند.
- ژانویه ۲۰۱۵، Stellar تقریبا ۳ میلیون حساب کاربری ثبت شده ی موجود در پلتفرم خود داشت و ارزش بازار آن تقریبا ۱۵ میلیون دلار بود.
- آوریل ۲۰۱۵: بنیاد توسعه استلار یک پروتکل ارتقا یافته با الگوریتم اجماع جدید به نام پروتکل اجماع استلار (SCP) منتشر کرد.
- نوامبر ۲۰۱۵: Stellar با الگوریتم جدید فعال شد.
- مه ۲۰۱۷: Lightyear.io، یک نهاد انتفاعی Stellar با نام بازوی تجاری Stellar، راه اندازی شد.
- سپتامبر ۲۰۱۷: Stellar یک برنامه ی سودمند است که بخشی از برنامه ی اعطای کمک هزینه ی مشارکتی را اعلام کرد که به شرکت ها برای توسعه پروژه تا سقف ۲ میلیون دلار لومن اعطا میکند.
- در اکتبر ۲۰۱۷، استلار برای تسهیل معاملات برون مرزی در منطقه اقیانوس آرام جنوبی با IBM و KlickEx همکاری کرد. سیستم پرداخت فرامرزی که توسط IBM توسعه یافته شامل مشارکت با بانک های منطقه است.
- سپتامبر ۲۰۱۸، شرکت chain ،Lightyear و Inc را خریداری کرد و شرکت ترکیبی Interstellar نامگذاری شد.
تفاوت های Ripple و Stellar
تفاوت بین Ripple و Stellar به صورت زیر است:
- هدف
- الگوریتم اجماع
- توزیع توکن
۱. اهداف استلار و ریپل
در ابتدا، بیایید به دلایل ایجاد Ripple و Stellar بپردازیم.
اهداف ریپل:
اولین چیزی که باید درک کنید این است که ریپل و XRP دو موجودیت کاملاً متفاوت هستند. Ripple یا Ripple Labs یک شرکت خصوصی است که دارای تیم اجرایی خاص خود است و هدف آن ایجاد و فعال سازی شبکه ای جهانی از موسسات مالی و بانک ها است.
XRP یک ارز دیجیتال است که با نام ریپل نیز شناخته میشود و برای تأمین اعتبار دفتر XRP، استفاده میشود. دفتر کل، محصولی منبع باز است که توسط ریپل ایجاد شده و هدف آن اتصال بانک ها در شبکه برای امکان پرداخت سریع و کارآمد بین المللی با حداقل هزینه های اضافی است.
چرا در وهله اول ریپل مورد نیاز بود؟ پاسخ کوتاه است، همانطور که میدانیم، پرداخت های بین المللی با شکست مواجه شده است.
مشکلات پرداخت های بین المللی
با روابط روزافزون جهان و نوآوری های مداوم در ارتباطات و حمل و نقل، بسیاری از شرکت ها به بازارهای خارجی گسترش یافته اند. با این حال، این واقعیت که نمیتوانند در پرداخت های برون مرزی اساسی و کارآمد متعهد شوند، مانع گسترش آن ها میشود. در اینجا برخی از رایج ترین مسائل مربوط به پرداخت های بین المللی وجود دارد:
هزینه های معامله ی Bloated
سیستم های پرداخت بین المللی مانند SWIFT تمایل دارند که چندین بانک به عنوان پلی بین بانک مبدا و بانک مقصد عمل کنند. این بانک ها برای تصویب کار از شما حق کمیسیون میگیرند. در پایان، هزینه ها پس از جمع شدن موجب تورم میشوند.
نرخ ارز
واردکنندگان و صادرکنندگان هر دو تحت تأثیر نرخ ارز قرار میگیرند. بانک ها حق بیمه ارزی دریافت میکنند که غالباً مارجین بالاتری از نرخ ارز متوسط بازار است.
پیگیری پرداخت ها
پیگیری پرداخت بین طرفین مختلف غیرممکن است.
زمان
کل فرآیند مدت زمان طولانی را میطلبد.
هر ساله ۱۵۵ تریلیون دلار از مرزها خارج میشود. موسسات مالی از این معاملات درآمد کسب میکنند. بخاطر داشته باشید که حتی اگر بانک ها فقط ۲٪ از هزینه معاملات را جمع کنند، این رقم عظیم ۳.۱ تریلیون دلار میشود. تقریباً همه ی ارزهای دیجیتال ایجاد شده اند تا سیستم بانکی فاسد را از بین ببرند، به جز Ripple. رویکرد ریپل همکاری نزدیک با بانک ها و کمک به آن ها برای ایجاد تغییر از درون است.
RippleNet شبکه ارائه دهندگان پرداخت سازمانی (بانک ها، MSB ها و غیره) است که از راه حل های توسعه یافته توسط ریپل استفاده میکند. ریپل سه محصول اصلی دارد:
xRapid: این یک محصول تجاری است که به بانک ها امکان میدهد تا از توکن XRP برای انتقال پول در سطح جهان استفاده کنند. همینطور به آن ها کمک میکند تا از کارمزد معاملات کم و مقیاس پذیری آن نهایت استفاده را ببرند.
xCurrent: ضمن اینکه میتواند نحوه و مکان حرکت معاملات را ردیابی کند، بانک ها را برای انتقال پول در سطح جهان به یکدیگر متصل میکند. xCurrent از توکن های XRP استفاده نمیکند.
xVia: به عنوان یک رابط پرداخت طراحی شده است تا تجربه کاربری xCurrent و xRapid را بصری تر کند و انتزاع بیشتری را به شما معرفی کند. xVia از توکن های XRP استفاده نمیکند.
Ripple قبلاً POC های جالبی ساخته است. به عنوان مثال، ATB Financial، بزرگترین موسسه مالی مستقر در آلبرتا، با SAP SE، برای راه اندازی فنآوری مالی Ripple Labs Inc همکاری کرده است؛ همینطور با ReiseBank AG در آلمان برای ارسال اولین پرداخت واقعی بلاکچین بین المللی از کانادا به آلمان همکاری داشته است. آن ها توانستند ارسال ۱۰۰۰ CAD را که معمولاً ۲-۵ روز کاری طول میکشید، ظرف ۲۰ ثانیه ارسال کنند! آن ها POC خود را بهبود بخشیدند و مدت معامله را حتی به ۱۰ ثانیه کاهش دادند.
اهداف استلار
در حالی که ریپل میخواهد با همکاری نزدیک با بانک ها و موسسات، پرداخت های برون مرزی را مختل کند، رویکرد استلار، تمرکز بر توده های بدون بانکی جهان است.
مشخص شده است که ۲ میلیارد نفر در سرتاسر جهان حتی یک حساب بانکی ندارند. از این تعداد، ۴۳۸ میلیون نفر تنها در جنوب شرق آسیا بدون بانک هستند، که ۷۳ درصد از کل جمعیت ساکن در منطقه است.
در حقیقت، مطالعه انجام شده توسط مک کینزی نشان میدهد که دستیابی به جمعیت بدون بانک در ASEAN میتواند کمک اقتصادی منطقه را از ۱۷ میلیارد دلار به ۵۲ میلیارد دلار تا سال ۲۰۳۰ افزایش دهد.
استلار قصد دارد تا با همه ی این افراد ارتباط برقرار کند و به آن ها وسیله ای برای کنترل پول خود بدهد. بیایید مروری اجمالی درباره نحوه کار این سیستم داشته باشیم.
فرض کنید، آلیس میخواهد برای باب پول بفرستد. آلیس در ایالات متحده و باب در نیجریه زندگی میکند. او میخواهد ۱۰۰ دلار برای باب بفرستد که به Naira نیجریه(واحد پول نیجریه) تبدیل شود. چگونه این کار را خواهد کرد؟
- آلیس متعلق به بانک A مستقر در ایالات متحده و Bob متعلق به بانک B مستقر در نیجریه است. هر دو این بانک ها به شبکه Stellar متصل شده اند و “Anchors” هستند. خوب، حالا ببینیم چه اتفاقی میافتد.
- آلیس ۱۰۰ دلار برای باب ارسال میکند و قصد معامله ظرف چند ثانیه به بانک B ارسال میشود تا ببیند بانک باب با این نوع انتقال سازگار است یا نه.
- لحظه ای که بانک A سیگنال سبز را از بانک B دریافت میکند، آن ها بودجه را از حساب شخصی آلیس کسر میکنند.
- سپس دلار آمریکا به حساب بانک A منتقل میشود و سپس به صورت اعتبارات مستعار Lumens، توکن های بومی Stellar به شبکه Stellar منتقل میشود.
- پس از ورود، شبکه به دنبال بهترین نرخ ارز برای تبدیل Lumens به Naira است.
- سپس پول به حساب پایه بانک B میرود و به حساب Bob واریز میشود.
۲. الگوریتم اجماع استلار و ریپل
الگوریتم اجماع RPCA) Ripple)
قبل از اینکه بفهمیم الگوریتم اجماع Ripple چگونه کار میکند، اصطلاحاتی وجود دارد که باید با آن ها آشنا شوید:
- server: هر سیستمی که نرم افزار Ripple Server را اجرا کند و در روند اجماع آن شرکت کند، سرور نامیده میشود.
- Unique Node List یا UNL: مجموعه ای از سرورهای دیگر است که توسط هر سرور نگهداری میشود. اعضای سرور UNL مسئول رأی دادن و تعیین اجماع هستند.
بنابراین، بیایید به نحوه کار RPCA نگاهی بیندازیم. RPCA به صورت دورانی رخ میدهد.
- هر سرور تمام معاملات موجود در ابتدای فرآیند، اجماع را انجام میدهد. این معاملات میتوانند جدید باشند و یا مانده های دور قبلی یا حتی آن هایی که در گذشته تأییدهای لازم را نگرفته اند.
- سرور سپس این مجموعه معاملات را به همه سرورهای UNL خود ارسال میکند. اعضای UNL سپس در مورد اعتبار هر معامله رای میدهند.
- وقتی حداقل ۸۰٪ از اعضای UNL در مورد اعتبار یک معامله توافق کنند، معامله به دفتر اضافه میشود.
RPCA بسیار سریع است، زیرا در هر ثانیه ۱۵۰۰ معامله را انجام میدهد.
پروفسور David Mazières از استنفورد و بنیانگذار بنیاد توسعه Stellar اظهار داشت که نقایصی در RPCA وجود دارد.
اولاً، او ادعا میکند که نتیجه ی عدم امکان FLP) Fischer Lynch Paterson) نشان دهنده ی آن است که هر سیستم اجماع ناهمزمان قطعی فقط میتواند دو ویژگی از سه ویژگی زیر را داشته باشد:
- ایمنی
- تضمین زنده بودن یا خاتمه یافتن
- تحمل خطا
به گفته ی او، الگوریتم اجماع ریپل ایمنی را بیش از دو مورد دیگر فدا کرده است.
ثانیا، مسئله ی “صحت قابل ارائه” است. وی در مورد کل سیستم تحقیق کرد و دریافت که الگوریتم تحت هر شرایطی ایمن نیست.
پروتکل اجماع استلار
Stellar قبلاً الگوریتم اجماع Ripple را پیاده سازی میکرد اما بعد از آن زمان شروع به استفاده از پروتکل اجماع خود به نام Stellar Consensus Protocol یا SCP کرده است. SCP یک پروتکل FBA (توافق نامه بیزانس فدرال) است که تضمین میکند گره های آن با عملکرد خوب میتوانند شبکه را با وجود گره های مخرب حفظ کنند. این به معنای تحمل خطای بیزانس است. این روشی است که SCP به وسیله ی آن به این مهم دست مییابد و ایده اصلی آن رای گیری فدراسیون است.
رأی گیری فدراسیون
هر گره v در اکوسیستم میتواند به گزاره ی “a” رأی دهد به شرطی که “a” مطابق با عبارات توافق شده ی گذشته باشد. حال فرض کنید یک حد نصاب U داریم که شامل گره v است، پس دو شرط تصویب زیر را داریم:
- a ،U را تصویب میکند اگر و فقط اگر هر عضو U،آن را تصویب کند.
- گره ی a ،v را تصویب میکند، اگر حد نصاب U تصویب شود.
تئوری پشت این کار بسیار واضح است. اگر ما واقعاً یک سیستم تحمل خطای بیزانس داشته باشیم، که علی رغم داشتن گره های مخرب، هنوز می توان گزاره ی “a” را تصویب کرد. با این حال، حتی در آن زمان ما دو سناریوی شکست داریم:گره v ممکن است در واقع به a رأی ندهد.
برخی از گره هایی که به a رای داده اند ممکن است دیگر کار نکنند. بنابراین، نتیجه رأی گیری فدراسیون چگونه باید باشد؟ این همان نتیجه ای است که هر رای گیری ساده روزانه باید به این شکل باشد:
اینجا چه اتفاقی میافتد؟
- در ابتدا، ما مجموعه ای مختلط از افراد داریم. آن ها یا به “a” یا “ā” رأی میدهند. این حالت مخلوط که میتواند به هر یک از این دو کشور رأی دهد، یک کشور “دو ظرفیتی” نامیده میشود.
- اکنون سه سناریو داریم. اکثر گره ها به “a” رأی میدهند.
- یا اکثر گره ها به “ā” رأی میدهند.
- یا اکثریت مشخصی وجود ندارد و کل سیستم درگیر است.
این نحوه کار در سیستم رای گیری متمرکز است و نتیجه رأی گیری فدراسیون به این شکل است.
با این حال، یک بار دیگر دو نقطه از این شکست ها داریم:
- کل سیستم رأی گیری با این فرض کار میکند که سیستم نمیتواند شکست بخورد. با این حال، این باعث تحمل خطای بیزانس نمیشود.
- گره ی v در حد نصاب Q نمیتواند درست بودن حد نصاب های دیگر را تصور کند.
بنابراین، از کجا بدانیم که یک سیستم غیرمتمرکز در SCP واقعاً به یک گزاره ی”a” رأی میدهد و آن را تایید میکند؟ برای این که این اتفاق بیفتد، هر گره باید تصویب مستقیم را داشته باشد.
برای رسیدن به آن، باید به دو سوال زیر پاسخ دهیم:
- چگونه یک گره v حتی پس از رأی مخالف نیز میتواند در مورد گزاره ی “a” به اجماع برسد؟
- از کجا میدانید که کل سیستم در مورد “a” به اجماع رسیده است؟
بنابراین بیایید به پاسخ این سوالات بپردازیم.
پاسخ سوال اول
در ابتدا، اجازه دهید به اولین سوال پاسخ دهیم: چگونه گره v حتی پس از رأی مخالف، میتواند در مورد گزاره ی”a” به اجماع برسد؟ برای اینکه گزاره ی “a” توسط گره “v” پذیرفته شود، باید دو شرط را داشته باشد:
- حد نصاب مربوط به “v” باید به “a” رأی داده باشد یا آن را پذیرفته باشد.
- هر یک از اعضای مجموعه ی مسدود کننده ی v یعنی گره هایی که یک قسمت از حد نصاب “v” را ایجاد میکنند باید “a” را بپذیرند.
نکته ی اخیر اطمینان میدهد که گره ی a ،v را میپذیرد حتی اگر رأی گیری برعلیه آن باشد. با این حال، ما هنوز اتفاق نظر روشنی نداریم. هنوز با دو مسئله دیگر روبرو هستیم:
- ما نمیدانیم که آیا همه گره های دیگر گزاره ی “a” را قبول میکنند یا نه.
- ما نمیتوانیم ایمنی زیر بهینه ی گره های غیر سالم را که از تقاطع حد نصاب برخوردار هستند، تضمین کنیم.
پاسخ سوال دوم
برای پرداختن به این دو موضوع، باید به سوال دوم پاسخ دهیم: از کجا میدانید که کل سیستم در مورد “a” به اجماع رسیده است. راه حل آن یک رای دیگر است. این یک رأی دوم برای تأیید این واقعیت است که رأی اول موفقیت آمیز بوده است.
این تأیید چگونه کار میکند؟
- حد نصاب U با تصویب اینکه “ما به a رأی دادیم” بیانیه a را تأیید میکند.
- گره a ،v را تأیید میکند اگر و فقط اگر به حد نصاب “a” برسد.
حال، چگونه این رای دوم هر دو مشکل پیش از این را حل خواهد کرد؟
مشکل: ما نمیدانیم که آیا همه ی گره های باقی مانده،گزاره ی “a” را قبول میکنند یا نه.
راه حل: گره های باقی مانده ممکن است به گزاره ی “a” رأی دهند اما به این واقعیت که حد نصاب آن ها به گزاره ی “a” رأی داده است، رأی نخواهند داد.
مشکل: ما نمیتوانیم ایمنی زیر بهینه ی گره های غیر سالم را که از تقاطع حد نصاب برخوردار هستند تضمین کنیم.
راه حل: گره های غیر سالم دیگر به دلیل گره های مخرب مسدود کننده ی v دیگر مشکلی ندارند، زیرا تصویب در این مرحله مستقیم است و به تصمیم حد نصاب آن بستگی ندارد.
نظریه ی اساسی تأیید به این شرح است: اگر یک گره باقی مانده گزاره ای را تأیید کند، تمام گره های باقی مانده ی دیگر نیز از این الگو پیروی میکنند.
همه ی راه حل های بالا را باهم بیاورید
سرانجام، بیایید همه چیز را گرد هم بیاوریم و ببینیم که مرور نهایی روند رای گیری فدرال چگونه است.
در تصویر بالا، دو لایه رأی گیری در سیستم رأی گیری فدرال وجود دارد. بنابراین، SCP چگونه با سایر سازوکارهای اجماع معروف شناخته میشود؟
۳. توزیع توکن
توزیع XRP
توکن XRP در درجه اول به عنوان یک ارز دیجیتال در اکوسیستم استفاده میشود. البته اخیراً جنجال های زیادی پیرامون امنیتی بودن توکن XRP وجود دارد. باید یک تصمیم رسمی گرفته شود، با این حال، همه نشانه ها خلاف این را نشان میدهند. توکن امنیتی این واقعیت را نشان میدهد که شما مالک قسمت خاصی از شرکت هستید که آن را صادر میکند. با این حال، XRP و بلاکچین XRP در صورت تعطیل شدن شرکت Ripple، از نظر تئوریک همچنان میتوانند اجرا شوند.
قبل از ادامه کار، موارد خاصی وجود دارد که باید در مورد XRP بدانید.
- ریپل از قبل کاملا استخراج شده است. ریپل در اکوسیستم خود ماینر یا استیکر ندارد.
- ۲۰ میلیارد توکن XRP توسط سازندگان نگه داشته شده است.
- ۸۰٪ باقیمانده، برای افزایش نقدینگی موجود و تقویت بازار کلی به آزمایشگاه های Ripple تحویل داده شد.
- برای تنظیم عرضه توکن های موجود در اکوسیستم، ۵۵ میلیارد XRP در یک محافظ، ۵ سال است که نگهداری میشود و ۱ میلیارد XRP در ماه آزاد میکند و قسمت استفاده نشده / فروخته نشده را به محفظه ی نگهداری برمیگرداند، و اضافه کردن یک ماه اضافی در پایان پنج سال تعیین شده.
توزیع XLM
۱۰۰ میلیارد XLM قبلاً استخراج شده است. بنیاد توسعه استلار (SDF) قرار است بر توزیع ۹۵ میلیارد لومن (۹۵٪) نظارت کند. توزیع اینگونه اتفاق خواهد افتاد:
- ۵۰٪ با سود کم در اختیار افراد بیشتر از ۱۰ سال قرار میگیرد. توزیع گسترده تر، سیستم غیرمتمرکزتر است.
- ۲۵ درصد در اختیار مشاغل و موسسات غیرانتفاعی دیگر قرار میگیرد تا به افرادی دسترسی پیدا کند که Stellar نمیتواند از طریق برنامه Signup مستقیم به آن ها دسترسی پیدا کند.
- ۲۰ درصد به دارندگان بیت کوین و ریپل تعلق میگیرد.
- ۵٪ توسط Stellar برای توسعه آینده و سایر هزینه های عملیاتی حفظ خواهد شد.
استلار دارای سیستم تورم ثابت داخلی است. هر ساله تعداد لومن ها ۱٪ افزایش مییابد.
استلار یک ویژگی هیجان انگیز دیگر نیز دارد که تحت عنوان “هزینه های اضافی” در آن نهفته است. ارسال هرزنامه به یک شبکه ی معاملاتی موجب مشکلاتی از جمله کاهش سرعت سیستم میشود. برای جلوگیری از این حمله، استلار دو کار انجام میدهد.
- در مرحله اول، Stellar برای هر معامله هزینه کمی دریافت میکند. با این کار اسپمرها از انجام معاملات گوناگون جلوگیری میکنند زیرا از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نخواهد بود. این هزینه های هرزنامه به مجموعه تورم اضافه میشود. هر کسی که لومن را در اختیار داشته باشد میتواند درمورد اینکه بودجه موجود در استخر کجا برود، رأی دهد. هر هفته، لومن در هر حسابی توزیع میشود که بیش از .۰۵٪ از آرای حساب ها را به خود اختصاص دهد.
- ثانیاً، هر حساب در شبکه Stellar حداقل ۲۰ XLM را در خود جای داده است. این به اطمینان از اعتبار حساب کمک میکند.
نتیجه
قبل از نتیجه گیری، بیایید مروری سریع بر تفاوت این دو پروژه داشته باشیم:
طرفداران ریپل و استلار اختلافات زیادی با یکدیگر دارند. با این حال، گرچه عملکرد آن ها ممکن است کاملاً مشابه باشد، اما فلسفه اصلی آن ها کاملاً متفاوت است و هر دو مشکلاتی را حل میکنند که نیاز به برطرف شدن داشتند. ریپل در حال برطرف کردن مشکلات پرداخت های برون مرزی برای موسسات است در حالی که استلار همین کار را در سطح فردی انجام میدهد. با همه مواردی که گفته شد فهمیدیم که هر دو پروژه های مهمی هستند و کاربرد مهمی را در اکوسیستم دیجیتال دارند.