میانگین کم کردن یکی دیگر از استراتژیهای مورد استفاده معامله گران است. جذابیت بازارهای مالی در این است که شما تنها مجاز به استفاده از یک استراتژی نیستید. در عوض، تریدرهای اجازه دارند استراتژیهای خود را ایجاد کنند و از آنها در معاملات بهره ببرند.به این ترتیب، هزاران استراتژی وجود دارد که معامله گران میتوانند از آنها استفاده کنند. یکی از متداول ترین استراتژیها، کنترل ریسک به روش مارتینگل یا همان میانگین کم کردن است که در این مقاله بهطور کامل با آن آشنا خواهیم شد.
معرفی استراتژی میانگین کم کردن
استراتژی معاملاتی مارتینگل (Martingale) یکی از استراتژیهای مبهم معاملاتی است که تریدرهای حرفهای از آن استفاده میکنند. ایده آن زمانی شروع شد که یک ریاضیدان فرانسوی آن را پیشنهاد کرد. این ریاضیدان بعدها به خاطر کارش در زمینه ریاضی احتمالات، جایزه بزرگی دریافت کرد.
این ایده امروزه تقریباً در تمام بازار ارز دیجیتال و بازارهای مالی سراسر جهان اعمال میشود.
روش مارتینگل بر اساس اصل احتمال است. فرض بر این است که یک پرایس اکشن یک دارایی اغلب دوباره دنبال میشود.
به عنوان مثال، اگر جفت رمز ارز معاملاتی ETH/USD را که در روز دوشنبه با قیمت ۱.۱۲۰۰ معامله میشود، بفروشید، این جفت میتواند کاهش یابد و معامله شما را سودآور کند. از سوی دیگر، این جفت ارز معاملاتی میتواند صعودی باشد و شما متحمل ضرر خواهید شد.
اگر مورد دوم اتفاق بیفتد، ضرر میکنید. بنابراین در استراتژی میانگین کم کردن پس از ضرر باید معامله خود را دو برابر کنید و امیدوار باشید که برنده شوید. اگر باز هم ببازید، حجم معامله را دو برابر میکنید و ادامه میدهید.
به این ترتیب، اگر در معامله پنجم برنده شوید، بیشتر ضررهای قبلی جبران خواهد شد و شما به سود میرسید.
روش مارتینگل یک استراتژی نسبتاً پر ریسک است؛ زیرا احتمال از دست دادن پول بسیار است. علاوه بر این، هرگز مطمئن نیستید که معاملات شما در نهایت معکوس خواهند شد.
به این ترتیب، این استراتژی بیشتر برای تریدرهای با سرمایه بالا کاربردی خواهد بود.
مطلب مرتبط: سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چگونه است؟
نحوه کار کنترل ریسک به روش مارتینگل چگونه است؟
این استراتژی پیشنهاد میکند که وقتی این اتفاق میافتد، یک معاملهگر باید معامله کمی بزرگتر دیگری را روی همان جفت رمز ارز باز کند. این معامله میتواند سود داشته باشد، اما اگر ضرر کرد، تریدر باید از آن خارج شود و معامله بزرگتری را باز کند.
سپس معامله گر باید همین روند را سه بار دیگر ادامه دهد.
ایده این است که اگر معامله پنجم در جهت “درست” پیش رود، ضررهای قبلی جبران خواهد شد.
برای مثال زیان میتواند ۱۰، ۲۰، ۳۰، ۴۰ دلار و سپس سود ۱۲۰ دلار باشد. سود نهایی برای تجارت ۲۰ دلار خواهد بود. زمانی که این استراتژی به خوبی استفاده شود، میتواند برای معامله گران سودآور باشد. با این حال، با چندین اخطار همراه است.
چگونه از اشتباهات رایج روش مارتینگل دوری کنیم؟
معاملهگر باید حداکثر ضرری را که میخواهد در هر معامله متحمل شود، تعریف کند. استفاده از آن بدون تعیین حداکثر ضرری که برای هر معامله آماده هستید، می تواند پر ریسک باشد.
شما باید پس از معامله پنجم، تکرار را متوقف کنید. اگر کار نکرد، باید از ارز دیگری برای این کار استفاده کنید.
شما همیشه باید از این استراتژی حداقل استفاده کنید. این به این دلیل است که زیانها میتوانند بیشتر شوند. زمانی که روند یک جفت ارز برای مدت طولانی ادامه پیدا می کند و شما برای معکوس شدن شرط بندی میکنید، می توانند بیشتر شوند. در نتیجه، شما باید از آن در طول یک بازار دامنهدار استفاده کنید.
مهم است که برای تمرین استراتژی وقت بگذارید. یک حساب آزمایشی به شما کمک می کند از اشتباهات رایج هنگام استفاده از آن جلوگیری کنید.
علاوه بر این، تنها زمانی باید از استراتژی استفاده کنید که سرمایه بزرگتری داشته باشید. استفاده از آن در یک سرمایه کم باعث از دست دادن وجوه موجود در حساب میشود که مطلوب نیست.
اگر به دنبال راهی برای مدیریت سرمایههای خود هستید و یا میخواهید سود خوبی از بازار ارزهای دیجیتال بهدست آورید، پیشنهاد میشود در کارگاه آنلاین مدیریت سرمایه آکادمی پینگی شرکت کنید . با دانش کافی سرمایه خود را وارد بازار کنید.
معایب میانگین کم کردن
روش مارتینگل به دلایل مختلف موفقیت را تضمین نمیکند. به عنوان مثال، بیشتر صرافیها محدودیتی برای اندازه معامله قائل میشوند. در برخی مواقع، نمیتوانید حجم سرمایهگذاری خود را دو برابر کنید؛ زیرا به آن حد خواهید رسید. اگر تا آن مرحله پول خود را پس نگرفته باشید، دیگر نمیتوانید. معایب دیگری نیز وجود دارد.
- مبلغی که شما برای معامله خرج میکنید با هر معامله متوالی به سرعت افزایش مییابد.
- هر معامله با هزینههای تراکنش همراه است که باعث افزایش سرمایه میشود.
- ممکن است معاملات سهام متوقف شود یا شرکت از کار بیفتد.
- ریسک بسیار بالاتر از پاداش است؛ زیرا با هر ضرر مبالغ بیشتری را خرج میکنید، اما سود فقط به اندازه سرمایه اولیه شما خواهد بود.
- اگر برای ادامه سرمایه گذاری با کمبود پول مواجه شوید، میتوانید همه چیز را از دست بدهید.
استفاده از استراتژی کنترل ریسک به روش مارتینگل به بازگشت میانگین بستگی دارد. بازارها اغلب به میانگین خود باز می گردند؛ اما جدول زمانی که در آن اتفاق میافتد، قابل اعتماد نیست. عوامل خارجی مانند تغییرات در اقتصاد یا تغییرات در ارز دیجیتال، میتوانند بر بازار و ارزش سرمایه گذاری شما تأثیر بگذارند. مانند هر استراتژی سرمایه گذاری، روش مارتینگل با خطراتی همراه است و برای هر سرمایه گذار مناسب نیست.
آیا روش مارتینگل سودآور است؟
اگر سرمایه کافی برای ادامه استفاده از سیستم مارتینگل تا زمانی که کار کند در دسترس دارید، این امکان را برای شما فراهم میکند تا سود کنید. با این حال، ریسک پاداش برابر نیست. ممکن است مجبور شوید مبالغ زیادی را سرمایه گذاری یا معامله کنید؛ زیرا با هر ضرر، سرمایه گذاری خود را دو برابر میکنید. سود نهایی شما بسیار کمتر خواهد بود.
چه چیزی باعث شکست استراتژی میانگین کم کردن میشود؟
استفاده موفقیتآمیز از استراتژی میانگین کم کردن به داشتن بودجه کافی برای ادامه سرمایهگذاری تا زمانی که ضرر خود را جبران کنید، بستگی دارد. اگر پول کافی دارید، میتوانید به طور نامحدود به سرمایهگذاری ادامه دهید تا سرمایهگذاری شما به نتیجه برسد. با این حال، اگر قبل از این اتفاق پولتان تمام شود یا اگر در داراییای سرمایهگذاری نمیکنید که میتواند بخشی از زیانهایتان را با درآمد بهره جبران کند، فرصتی برای جبران سرمایهای که از دست دادهاید، نخواهید داشت. استراتژی کنترل ریسک به روش مارتینگل، اگر سرمایه لازم برای انجام آن را نداشته باشید تا زمانی که سرمایهگذاریهای شما معکوس نشود، شکست خواهد خورد.
سخن پایانی؛ میانگین کم کردن چیست؟
میانگین کم کردن روشی برای تقویت شانس بازیابی از طریق باخت است که میتواند در سرمایه گذاری یا معاملات استفاده شود. این روش شامل دو برابر کردن سرمایههای بازنده و کاهش داراییهای برنده به نصف است. این استراتژی فرض میکند که یک سرمایهگذاری، یا معامله نمیتواند هر بار ضرر کند؛ بنابراین اگر همان سرمایهگذاری را افزایش دهید، در نهایت پول خود را به علاوه سود بهدست خواهید آورد.
کنترل ریسک به روش مارتینگل یک ذهنیت از دست دادن را ترویج میکند که تلاش میکند شانس از دست دادن دارایی را بهبود بخشد. با این حال، اگر شانس وقوع نتایج متفاوت برابر نباشد یا اگر سرمایه لازم برای ادامه سرمایه گذاری تا زمانی که به سود نرسیدهاید را نداشته باشید، احتمال ضررهای شدید را افزایش میدهد.