
تریدفای (TradFi) که مخفف Traditional Finance یا همان سیستم مالی سنتی است، به مجموعهای از ساختارها و ابزارهایی گفته میشود که زیربنای اقتصاد جهانی را تشکیل دادهاند و نقش اساسی در ارائه خدمات مالی و حفظ ثبات اقتصادی ایفا کردهاند. اما با ظهور فناوریهای نوین همچون بلاکچین، ارزهای دیجیتال و سامانههای غیرمتمرکز مانند دیفای (DeFi) و سیفای (CeFi)، چشمانداز نظام مالی جهانی بهسرعت در حال دگرگونی است. این فناوریها با هدف حذف واسطهها و ساده کردن دسترسی به خدمات مالی، چالشهای جدیدی را برای تریدفای ایجاد کردهاند.
اگر میخواهید بدانید چرا این ساختار هنوز در قلب اقتصاد جهانی قرار دارد و چگونه با فناوریهایی مانند بلاکچین و دیفای در حال تغییر است، این مقاله برای شماست.
تریدفای (TradFi) چیست و ارکان اصلی آن کدامند؟
TradFi به نظامی گفته میشود که سالهاست ستون فقرات اقتصاد جهانی بهشمار میرود و هماکنون به عنوان سیستم مالی رسمی از آن استفاده میکنیم. در این سیستم نهادهای مالی مرکزی، مقررات دولتی و واسطههای مشخص نقش اصلی در انجام تراکنشها، تامین سرمایه، مدیریت ریسک و توزیع منابع مالی را بر عهده دارند.
برخلاف دیفای که ساختاری غیرمتمرکز دارد، این سیستم مبتنی بر اعتماد به موسسات و نظارتهای دولتی عمل میکند. در ادامه، با مهمترین نهادهایی که این ساختار را تشکیل میدهند، آشنا میشویم:
۱. بانکها و شرکتهای بیمه
بانکها مهمترین نهادهای تریدفای محسوب میشوند. این مجموعه شامل بانکهای خردهفروشی (برای عموم مردم)، بانکهای تجاری (برای کسبوکارها) و بانکهای سرمایهگذاری است. برای مثال: جیپی مورگان بزرگترین بانک تجاری در ایالات متحده و گلدمن ساکس (Goldman Sachs) نمونهای از یک بانک سرمایهگذاری جهانی است.
از طرف دیگر شرکتهای بیمه، نقش حیاتی در مدیریت ریسک و ارائه امنیت مالی ایفا میکنند. این شرکتها در دسته نهادهای سنتی مالی قرار میگیرند که خدمات خود را در قالب TradFi ارائه میدهند.
۳. بازارهای سهام و اوراق قرضه
بازارهایی مانند بورس یا اوراق قرضه، بسترهایی هستند که در آنها معاملات اوراق بهادار و بدهیها بهصورت سازمانیافته انجام میشود. این بازارها از ارکان کلیدی بازار سرمایه در TradFi به شمار میآیند.
۴. شرکتهای فینتک سنتی
اگرچه برخی از شرکتهای فینتک در مرز بین TradFi و نوآوریهای دیجیتال قرار دارند، اما شرکتهایی مانند پیپال (PayPal)، اسکوئر (Square) و سوفای (SoFi) خدمات مالی دیجیتال را با استفاده از زیرساختهای رایج ارائه میدهند و هنوز زیرمجموعه TradFi محسوب میشوند.
۵. صندوقهای سرمایهگذاری و پوشش ریسک (Hedge Funds)
این نهادها سرمایه را از سرمایهگذاران جمعآوری کرده و در داراییهای مختلفی از جمله سهام، اوراق قرضه و کالاها سرمایهگذاری میکنند. بسیاری از آنها مانند BlackRock یا Bridgewater Associates در ساختار مالی قدیمی فعالیت میکنند.
ویژگیهای کلیدی تریدفای
چرا بسیاری از افراد هنوز به بانکها و مؤسسات مالی سنتی اعتماد دارند؟ چه چیزی باعث شده که با وجود ظهور فناوریهای نوین مانند دیفای (DeFi)، این سیستمهای قدیمی همچنان نقش پررنگی در نظام اقتصادی جهانی داشته باشد؟ پاسخ این سوالات در ساختار منظم و مقررات سختگیرانه و قابلاعتماد نهفته است. در ادامه، سه ویژگی اصلی که ستونهای اصلی تریدفای را شکل میدهند بررسی میکنیم:
۱. ساختار متمرکز
در سیستم مالی سنتی تمام تصمیمگیریها و مدیریت بر تراکنشها توسط نهادهایی متمرکز مانند بانکها انجام میشود. این ساختار به معنای آن است که کاربران برای انجام فعالیتهای مالی خود، باید به واسطههایی مانند بانک یا مؤسسات اعتباری اعتماد کنند.
مثلا زمانی که فردی قصد انتقال پول بینالمللی دارد، باید از طریق بانکها اقدام کند. این تراکنش تنها با تأیید نهادهای درگیر و در ساعات اداری امکانپذیر است. در واقع، کنترل نهایی فرآیند در دست واسطههای مالی قرار دارد و کاربر حق دسترسی مستقیم به زیرساخت اصلی انتقال پول را ندارد.
۲. پیروی از مقررات سختگیرانه
TradFi بهشدت تحت نظارت قوانین ملی و بینالمللی قرار دارد. از مهمترین الزامات قانونی در این حوزه میتوان به احراز هویت مشتری (KYC) و مبارزه با پولشویی (AML) اشاره کرد. این مقررات با هدف جلوگیری از فعالیتهای غیرقانونی، پولشویی و تأمین مالی تروریسم وضع شدهاند.
برای مثال بدون درنظرگرفتن تحریمها، اگر فردی بخواهد حساب بانکی در کشوری مانند آلمان یا آمریکا باز کند، باید مدارکی نظیر گذرنامه، آدرس محل سکونت و منبع درآمد خود را ارائه دهد. بانک نیز موظف است این اطلاعات را بررسی کرده و در صورت عدم تطابق با استانداردهای AML/KYC، از ارائه خدمات خودداری کند. این سطح از نظارت ممکن است فرآیند را کند و محدودکننده کند، اما از نگاه سیاستگذاران برای حفظ سلامت مالی کشور ضروری است.
۳. وابستگی به واسطهها
یکی از ویژگیهای جدانشدنی TradFi، وابستگی شدید به واسطههای مالی است. از افتتاح حساب بانکی گرفته تا خرید سهام یا دریافت وام، همه این فعالیتها نیازمند تعامل با نهادهایی هستند که به عنوان واسطه بین کاربر و بازار مالی عمل میکنند.
بهعنوان نمونه برای خرید سهام یک شرکت، شما نمیتوانید مستقیماً با بورس وارد ارتباط شده و معامله کنید، بلکه باید از طریق کارگزاریها اقدام کنید. این کارگزاریها سفارش خرید یا فروش شما را مدیریت میکنند، کارمزد دریافت میکنند و به مقررات متعددی نیز پایبندند.
در مجموع این ویژگیها هرچند ممکن است فرآیندهای مالی را کندتر و پرهزینهتر کنند، اما به حفظ ثبات اقتصادی و کنترل نهادهای قانونی بر جریانهای مالی کمک میکنند.
مزایای تریدفای
با وجود ظهور فناوریهای مالی نوین مانند دیفای و بلاکچین، سیستم مالی سنتی همچنان نقش پررنگی در اقتصاد ایفا میکند. دلیل این پایداری را میتوان در مزایای متعدد آن جستوجو کرد؛ مزایایی که حاصل دههها تجربه، تنظیم مقررات دقیق و ساختارهای نهادی تثبیتشدهاند. در ادامه با مهمترین مزایای این سیستم سنتی آشنا میشویم:
-
ثبات و امنیت قانونی
یکی از برجستهترین ویژگیهای TradFi، پشتیبانی قانونی و ساختارهای نظارتی قدرتمند آن است. وجود نهادهایی نظیر بانکهای مرکزی، سازمانهای نظارتی و بیمههای سپردهگذاری، باعث شده تا کاربران در برابر خطرات غیرمنتظره مانند ورشکستگی بانکها، تا حد زیادی محافظت شوند. مثالا در ایالات متحده، سپردههای بانکی تا سقف مشخصی تحت پوشش FDIC (مؤسسه بیمه سپردههای فدرال) هستند. این موضوع به مشتریان اطمینان میدهد که حتی در صورت ورشکستگی بانک، بخش عمدهای از سپرده خود را از دست نخواهند داد.
-
قابلیت پیشبینی و اعتماد عمومی
ساختار حقوقی مشخص و سابقه تاریخی بلندمدت، باعث ایجاد سطح بالایی از اعتماد عمومی به این سیستم شده است. بازارهای مالی سنتی اغلب با قوانین شفاف و رویههای قابل پیشبینی اداره میشوند که برای سرمایهگذاران و کاربران عادی، آرامشخاطر فراهم میکند. به عنوان مثال سرمایهگذاری در بازار بورس نیویورک یا لندن، با وجود نوسانات بازار، به دلیل وجود قوانین سختگیرانه و نهادهای نظارتی چون SEC یا FCA برای بسیاری از افراد قابلاطمینان تلقی میشود.
-
پذیرش گسترده و دسترسی به خدمات متنوع
TradFi یک سیستم جهانی است که در تمام کشورها بهنوعی پیادهسازی شده و خدمات گستردهای مانند حساب بانکی، وام، بیمه، پرداخت بینالمللی و سرمایهگذاری را به کاربران ارائه میدهد. این گستردگی باعث شده تا حتی در مناطق دورافتاده نیز دسترسی به خدمات مالی ممکن باشد. یک فرد در اروپا میتواند با یک حساب بانکی ساده، حقوق خود را دریافت کند، قبضها را پرداخت کند، بیمه درمانی بگیرد و در صندوقهای سرمایهگذاری شرکت کند؛ همه اینها در چارچوب ساختارهای تریدفای انجام میشود.
-
نقش در مدیریت ریسک
در TradFi، واسطههای مالی نهتنها تسهیلکننده تراکنشها هستند، بلکه نقش مؤثری در مدیریت و کاهش ریسک نیز ایفا میکنند. از ارائه خدمات مشاوره مالی گرفته تا طراحی ابزارهای پوشش ریسک، این نهادها به کاربران کمک میکنند تصمیمهای مالی سنجیدهتری بگیرند.
مثلا کارگزاریهای بورسی مختلف خدماتی نظیر مدیریت پرتفوی و مشاوره سرمایهگذاری ارائه میدهند که به افراد در تخصیص بهینه منابع مالی و کاهش ریسک سرمایهگذاری کمک میکند.
معایب تریدفای
با وجود مزایای متعددی که سیستم مالی سنتی (TradFi) ارائه میدهد، این ساختار با محدودیتها و چالشهایی نیز همراه است که در بسیاری از موارد، موجب نارضایتی کاربران و کند شدن روند تحول مالی شدهاند. در این بخش، به بررسی مهمترین معایب این سیستم میپردازیم:
-
هزینههای بالا و فرآیندهای زمانبر
یکی از اصلیترین انتقادات به TradFi، هزینهبر بودن خدمات مالی و کندی فرآیندها است. کارمزدها، هزینههای واسطهگری و تأخیر در پردازش تراکنشها بهویژه در خدمات بینالمللی، باعث کاهش کارایی و رضایت کاربران میشود. انتقال بینالمللی پول از طریق بانکها ممکن است چند روز زمان ببرد و گاها کارمزدهای زیادی به همراه داشته باشد. این در حالی است که راهحلهای مبتنی بر بلاکچین میتوانند این انتقال را ظرف چند دقیقه و با هزینهای بسیار کمتر انجام دهند.
-
دسترسی محدود برای برخی افراد
در بسیاری از نقاط جهان، میلیونها نفر همچنان به خدمات پایهای مالی مانند حساب بانکی دسترسی ندارند. افراد موسوم به “Unbanked” به دلایلی همچون موقعیت جغرافیایی، نبود مدارک هویتی، یا محدودیتهای بانکی، از مزایای تریدفای محروم هستند. مثلا در کشورهای در حال توسعه، برخی از مناطق روستایی فاقد شعب بانکی یا زیرساختهای دیجیتال هستند. حتی در کشورهای توسعهیافته نیز مهاجران یا افراد با سابقه اعتباری ضعیف ممکن است نتوانند حساب بانکی یا کارت اعتباری دریافت کنند.
-
کمبود نوآوری و مقاومت در برابر تغییر
TradFi به دلیل ساختار بوروکراتیک و قوانین سختگیرانه، اغلب در برابر نوآوریهای سریع و فناوریهای جدید مقاومت میکند. این ساختار کند باعث میشود بسیاری از فرصتهای نوآورانه بهسرعت توسط شرکتهای فناوریمحور یا دیفای مورد استفاده قرار گیرند؛ در حالی که فناوریهایی مانند قراردادهای هوشمند میتوانند روند وامدهی یا صدور بیمه را سادهتر کنند، بانکها و شرکتهای سنتی به دلیل الزامات نظارتی و زیرساختهای قدیمی، نمیتوانند بهسرعت این فناوریها را بهکار گیرند.
-
عدم کنترل مستقیم کاربران بر داراییها
در سیستم TradFi، کاربران کنترل کامل و مستقیم بر وجوه خود ندارند. حسابهای بانکی، سرمایهگذاریها و حتی پرداختهای روزمره، همگی تحت نظارت نهادهای واسطه انجام میشود و در صورت بروز مشکلات قانونی یا فنی، امکان مسدود شدن حساب وجود دارد. اگر حساب بانکی شما به دلایلی مانند اشتباه سیستمی یا بررسی قضایی مسدود شود، امکان دسترسی فوری به داراییهایتان را نخواهید داشت، حتی اگر مشکلی از سمت شما وجود نداشته باشد.
-
شفافیت محدود
در TradFi، تراکنشها و اطلاعات مالی معمولاً درونسازمانی و محرمانه هستند و کاربران یا عموم مردم دسترسی مستقیم به جزئیات آنها ندارند. این مسئله میتواند زمینهساز فساد، سوءاستفاده و نبود پاسخگویی باشد.
مثلا در بحران مالی سال ۲۰۰۸، بسیاری از مؤسسات مالی، داراییهای سمی را در ترازنامه خود پنهان کرده بودند. نبود شفافیت کافی در گزارشدهی، موجب تشدید بحران و از بین رفتن اعتماد عمومی شد.
مقایسه تریدفای، دیفای و سیفای: سه رویکرد مالی در عصر دیجیتال
درک تفاوتها و ارتباط میان سه مفهوم TradFi (امور مالی سنتی)، DeFi (امور مالی غیرمتمرکز) و CeFi (امور مالی متمرکز کریپتویی) کلید تحلیل ساختار مالی قرن بیستویکم است. هر یک از این مدلها فلسفهای متمایز در خصوص اعتماد، مدیریت دارایی و دسترسی به خدمات مالی دارند. در ادامه، به بررسی دقیق این تفاوتها میپردازیم.
تفاوت TradFi و DeFi؛ فلسفههای متفاوت
اصلیترین تفاوت TradFi و DeFi در نوع اعتماد نهفته است. در امور مالی سنتی، کاربران برای انجام تراکنشها و مدیریت داراییهای خود به نهادهای واسطه مانند بانکها، شرکتهای بیمه و کارگزاریها اعتماد سازمانی دارند. در مقابل، DeFi بر پایه اعتماد به کد و پروتکلهای شفاف استوار است.
- اعتماد نهادی
در سیستم مالی سنتی، انجام تراکنشها، افتتاح حساب، دریافت وام یا سرمایهگذاری تنها از طریق نهادهای دارای مجوز ممکن است. این واسطهها مسئول تأیید هویت کاربران، انجام بررسیهای قانونی و نظارت بر انتقال وجوه هستند. مثلا برای دریافت وام از بانک، باید سابقه مالی، ضمانت و مراحل حقوقی پیچیده طی شود. این فرایند به اعتماد به بانک و ساختار نظارتی آن وابسته است.
- اعتماد به کدنویسی
در DeFi، تمام فرآیندهای مالی از طریق قراردادهای هوشمند انجام میشود؛ کدهایی که روی بلاکچین منتشر شدهاند و بدون واسطه انسانی اجرا میشوند. کاربران بهجای اعتماد به یک نهاد، به شفافیت و غیرقابل تغییر بودن کد اعتماد میکنند. برای نمونه در پلتفرمی مانند Aave یا Compound، افراد میتوانند بدون نیاز به واسطه رمزارزهای خود را وام دهند یا وام دریافت کنند و تمام مراحل از طریق قراردادهای خودکار و بدون دخالت سازمان انجام میشود.
- تفاوت در تأیید تراکنش و صدور پول
در امور مالی سنتی، صدور پول و تأیید تراکنشها تحت کنترل بانکهای مرکزی و نهادهای مالی است. اما در DeFi، این وظایف توسط پروتکلهای غیرمتمرکز، الگوریتمهای اجماع و کاربران شبکه انجام میشود. این تفاوت باعث شکلگیری دو جهان کاملاً متفاوت از نظر تمرکز، شفافیت و کنترل شده است.
سیفای (CeFi)؛ دروازهای بین سنت و نوآوری
Centralized Finance یا امور مالی متمرکز کریپتویی، مدلی است که میان تریدفای و دیفای قرار میگیرد. این ساختار سعی دارد دسترسی آسان و رابط کاربری ساده در سیستم مالی سنتی را با خدمات داراییهای دیجیتال ترکیب کند.
- سیفای بهعنوان پل یا دروازه
این سیستم معمولاً از ساختار متمرکز مشابه TradFi استفاده میکند، اما خدماتی ارائه میدهد که ماهیت رمزارزی دارند. بهعبارت دیگر، این ساختار دروازهای برای ورود کاربران از امور مالی سنتی به دنیای DeFi است. بهعنوان مثال پلتفرمهایی مانند Binance و Coinbase به کاربران امکان میدهند با کارت بانکی رمزارز خریداری کنند، آن را نگهداری کنند یا به خدماتی مانند استیکینگ و وامدهی دسترسی داشته باشند. با این حال، این خدمات در یک ساختار متمرکز کنترلشده توسط شرکت ارائه میشود.
- CeFi همچنان متمرکز است
با وجود شباهتهایی با DeFi در ظاهر، CeFi مالکیت کامل داراییها را به کاربران نمیدهد. کلیدهای خصوصی رمزارزها در اختیار پلتفرم باقی میماند و کاربران باید به آن نهاد اعتماد کنند. همچنین این سیستم مانند سیستمهای سنتی ملزم به رعایت قوانین KYC/AML است؛ مثلا در صورت نقض قوانین یا مشکلات امنیتی، یک صرافی متمرکز میتواند حساب کاربر را مسدود کرده یا انتقال وجوه را متوقف کند؛ موضوعی که در DeFi تقریباً غیرممکن است مگر در صورت نقض شدن کدهای نوشته شده!
معیار مقایسه | TradFi (امور مالی سنتی) | DeFi (امور مالی غیرمتمرکز) | CeFi (امور مالی متمرکز کریپتویی) |
---|---|---|---|
ساختار | متمرکز | غیرمتمرکز | متمرکز |
واسطهها | وابسته به واسطهها | بدون واسطه | وابسته به واسطهها |
نوع دارایی | ارز فیات (دلار، یورو، ریال و…) | ارز دیجیتال (مانند ETH، BTC) | ارز دیجیتال با پشتیبانی پلتفرم |
پیروی از مقررات | سختگیرانه (KYC/AML الزامی) | حداقلی یا اختیاری | ترکیبی (اغلب دارای KYC/AML) |
شفافیت | محدود (تراکنشها داخلی و خصوصی) | بالا (شفاف در بلاکچین قابل ردیابی) | نسبتاً محدود (دادهها در اختیار پلتفرم) |
دسترسی | محدود (نیاز به مدارک رسمی، محل جغرافیایی مهم) | نامحدود (فقط با کیف پول دیجیتال قابل دسترسی) | نیمهمحدود (نیاز به احراز هویت در اکثر موارد) |
سرعت و هزینه تراکنش | کند و پرهزینه (بهویژه تراکنشهای بینالمللی) | سریع و ارزان (بسته به بلاکچین مورد استفاده) | متوسط (سریعتر از سیستم سنتی اما با کارمزدهایی خاص) |
امنیت و ریسک | تضمینشده توسط دولت یا بیمه | امنیت مبتنی بر کد، ریسک فنی یا هک | ریسک اعتماد به پلتفرم، بدون بیمه دولتی |
نوآوری و انعطافپذیری | کند، محدود به قوانین و ساختار سنتی | بسیار سریع، پذیرای نوآوری | متوسط، بین سنت و فناوری |
مالکیت داراییها | کنترل توسط نهاد واسطه | کنترل کامل در اختیار کاربر | پلتفرم کنترل دارد، کاربر مالک مستقیم نیست |
نتیجهگیری
تریدفای همچنان یکی از ستونهای اصلی اقتصاد جهانی به شمار میرود. این ساختار مبتنی بر نهادها و ابزارهای مالی قدرتمند و نظارتهای قانونی، طی دههها توانسته ثبات و اعتماد عمومی را حفظ کند و نقش حیاتی در گردش سرمایه، حمایت از کسبوکارها و مدیریت ریسک ایفا نماید.
با این حال، ورود فناوریهایی همچون بلاکچین، ارزهای دیجیتال و مدلهای نوین مانند دیفای و سیفای، چشمانداز مالی جهان را دگرگون کردهاند. در چنین شرایطی، اگر سیستم مالی سنتی بخواهد همچنان در عرصه رقابت باقی بماند، باید با نوآوری و افزایش شفافیت و انعطافپذیری بیشتر همراه شود.
سوالات متداول
تریدفای(TradFi) چیست؟
سیستم مالی سنتی است که شامل بانکها، بازارهای سهام، شرکتهای بیمه و سایر نهادهای مالی تحت نظارت دولت است.
تفاوت اصلی تریدفای با دیفای چیست؟
تفاوت اصلی در نوع اعتماد است؛ سیستم مالی رایج بر اساس اعتماد به نهادهای متمرکز عمل میکند، در حالی که DeFi به کدهای باز و قراردادهای هوشمند غیرمتمرکز متکی است.
CeFi چگونه با TradFi متفاوت است؟
CeFi خدمات رمزارزی را با ساختار متمرکز ارائه میدهد و نقش پل بین تریدفای و دیفای را ایفا میکند، اما همچنان تحت مدیریت نهاد مرکزی است.
آیا تریدفای در آینده منسوخ خواهد شد؟
خیر، اما برای بقا باید با فناوریهای نوین هماهنگ شود و سطح نوآوری و انعطافپذیری خود را افزایش دهد.
چه نقشی برای فناوری بلاکچین در تریدفای پیشبینی میشود؟
فناوری بلاکچین میتواند با افزایش شفافیت، امنیت و سرعت، به بهبود فرآیندهای تریدفای کمک کرده و برخی ساختارهای آن را متحول کند.