
در پی بنبست سیاسی در کنگره و عدم توافق بر سر بودجه، ایالات متحده وارد یکی از بحرانیترین لحظات سیاسی خود شد. آخرین بار این اتفاق در سال ۲۰۱۹ رخ داده بود. تعطیلی رسمی دولت آمریکا نه تنها هزاران کارمند فدرال را خانهنشین کرده، بلکه خدمات عمومی و پروژههای ملی را نیز متوقف ساخته است؛ بحرانی که میتواند تبعات اقتصادی و دیپلماتیک گستردهای برای این کشور و جهان به همراه داشته باشد.
تاثیر تعطیلی دولت بر اقتصاد آمریکا و بازارهای جهانی
تعطیلی دولت آمریکا فقط یک مسئله سیاسی داخلی نیست؛ این اتفاق میتواند به زنجیرهای از بحرانهای اقتصادی دامن بزند. هزاران کارمند فدرال بدون حقوق میمانند و این بهمعنای کاهش قدرت خرید در سطح جامعه است. از سوی دیگر، پروژههای بزرگ عمرانی و خدمات عمومی متوقف میشوند و رکود در بخشهای مختلف سرعت میگیرد. بازارهای مالی نیز به شدت حساس هستند. هر بار که دولت آمریکا تعطیل شده، والاستریت با نوسان شدید روبهرو بوده است. سرمایهگذاران از بلاتکلیفی بیزارند و همین کافی است تا شاخصهای بورسی سقوط کنند یا دلار در برابر سایر ارزها تضعیف شود.
پشت پرده اختلافها؛ چرا کنگره بر سر بودجه به توافق نمیرسد؟
تعطیلی دولت آمریکا فقط یک نتیجه ساده از «کمبود بودجه» نیست؛ ماجرا عمیقتر از این حرفهاست. در واقع، صحنه سیاست واشنگتن این روزها شبیه یک میدان جنگ تمامعیار است. جمهوریخواهان و دموکراتها هر کدام میخواهند بودجه را ابزاری برای فشار سیاسی و تثبیت قدرت خود قرار دهند. جمهوریخواهان، با تمرکز بر کاهش هزینههای دولتی و محدود کردن برنامههای رفاهی، میخواهند نشان دهند که طرفدار «کوچکسازی دولت» هستند.
از آن طرف، دموکراتها بودجه را فرصتی میبینند برای حمایت از خدمات اجتماعی، بهداشت و پروژههای عمومی؛ چیزی که پایگاه رأی آنها از آن تغذیه میکند. به همین دلیل، ماجرا بیشتر از یک بحث عدد و رقم، تبدیل به جنگی ایدئولوژیک شده است: آیا دولت باید دستوپای اقتصاد را باز بگذارد یا مثل یک حامی قوی کنار مردم بایستد؟ این اختلافات، درست مثل یک طنابکشی پرتنش است. هیچکدام از طرفین نمیخواهند عقبنشینی کنند، چون هر قدم عقبرفتن میتواند به قیمت از دست دادن اعتماد رأیدهندگان در انتخابات آینده تمام شود. نتیجه؟ بنبست سیاسی، تعطیلی دولت و صدای اعتراض مردمی که در این بازی سیاسی بیشترین آسیب را میبینند.
بحران واشنگتن و موج نوسان در دنیای کریپتو
تعطیلی دولت آمریکا فقط روی کارمندان فدرال و اقتصاد سنتی اثر نمیگذارد بلکه بازار ارزهای دیجیتال هم در مرکز طوفان قرار میگیرد. هر بار که بیثباتی سیاسی و اقتصادی بالا میرود، سرمایهگذاران به دنبال پناهگاههای امن میگردند و بسیاری نگاه خود را به بیتکوین و سایر رمزارزها میدوزند. این افزایش تقاضا باعث نوسانات شدید قیمتی میشود؛ یعنی همان چیزی که معاملهگران کریپتو هم عاشقش هستند و هم از آن میترسند!
استیبلکوینها و پروژههای مبتنی بر دلار هم تحت تأثیر قرار میگیرند، چرا که هر اختلال در سیستم بانکی یا اقتصاد سنتی آمریکا میتواند نقدینگی آنها را تحت فشار قرار دهد. نتیجه؟ یک بازار هیجانی، پر از فرصت و ریسک همزمان. برای کسانی که ریسک را میپذیرند، بحران واشنگتن میتواند یک موج طلایی باشد؛ برای دیگران، یک یادآوری از غیرقابل پیشبینی بودن دنیای کریپتو است.

تعطیلی تا کِی ادامه دارد؟
بزرگترین سؤال این روزها برای مردم آمریکا و حتی جهان همین است: تعطیلی دولت آمریکا تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟ پاسخ ساده نیست، چون پایان این بحران نه به یک تاریخ مشخص بلکه به میز مذاکره سیاستمداران در کنگره گره خورده است. تجربههای گذشته نشان میدهد تعطیلی دولت ممکن است از چند روز تا چند هفته ادامه یابد.
در سالهای قبل حتی تعطیلیهایی بیش از یک ماه هم ثبت شده است؛ اتفاقی که اقتصاد و زندگی روزمره میلیونها نفر را بهطور مستقیم فلج کرد. این یعنی هر ساعت ادامه این بنبست، هزینهای سنگین بر دوش کشور میگذارد. در حال حاضر، هیچیک از دو حزب حاضر به عقبنشینی نیستند. جمهوریخواهان بر کاهش هزینهها پافشاری میکنند و دموکراتها بودجهای با حمایت از خدمات عمومی میخواهند.
این اختلاف مثل قفل بزرگی است که تنها با معامله سیاسی باز میشود. سرنوشت این تعطیلی به این بستگی دارد که چه کسی زودتر فشار افکار عمومی و بازارها را تاب نمیآورد. اگر اعتراضات خیابانی، کاهش خدمات عمومی و تلاطم بازارهای مالی شدت بگیرد، احتمالاً رهبران سیاسی مجبور میشوند به توافقی حداقلی تن دهند. اما اگر هر دو طرف بخواهند بازی قدرت را ادامه دهند، این بحران میتواند طولانیتر از همیشه باشد.
پایان یک بحران یا آغاز چرخهای تکراری؟
تعطیلی دولت آمریکا فقط یک بحران مقطعی نیست، بلکه هشداری تکرارشونده از ضعفهای ساختاری سیاست این کشور است. هر بار که بودجه در کنگره به بنبست میخورد، نه تنها ادارات فدرال تعطیل میشوند، بلکه اعتماد عمومی هم آسیب میبیند. این روند برای مردم آمریکا دیگر عجیب نیست و به الگویی ثابت تبدیل شده: اختلافات حزبی، بنبست سیاسی و قربانی شدن زندگی روزمره. اما خطر اصلی در عادت شدن این بحرانهاست؛ جایی که سیاستمداران بدون نگرانی از واکنش مردم، بازیهای قدرت خود را ادامه میدهند. پرسش اینجاست: این تعطیلیها پایان یک بحران است یا فقط توقفیست کوتاه پیش از بحران بعدی؟
